آدم زمینی
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
نويسندگان
یک شنبه 17 آبان 1394برچسب:, :: 9:30 ::  نويسنده : آدم زمینی

پروردگارا

من به درگاه تو عذر می خواهم از اینکه 

به مظلومی در حضور من ظلمی رسیده باشد و من او را یاری نکرده باشم

واز اینکه

خیری از کسی به من رسیده باشد و من شکر او را بجا نیاورده باشم

و از اینکه

خطاکاری از من عذر خواسته باشد و من عذرش را نپذیرفته باشم

و از اینکه

فقیری از من درخواست چیزی کرده باشد و من بر او ایثار نکرده باشم

و از اینکه

حقی از حقوق مومنی بر من واجب شده باشد که من به حد کامل آنرا ادا نکرده باشم

و ازاینکه

عیب کسی بر من آشکار شده و من آن عیب را نپوشاند باشم

و آر هر گناه که بر من پیشامد کرده و من از آن دوری نکرده باشم

 

 

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
شنبه 15 فروردين 1394برچسب:, :: 23:39 ::  نويسنده : آدم زمینی
 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
پنج شنبه 13 فروردين 1394برچسب:, :: 19:51 ::  نويسنده : آدم زمینی

سلام . یه سلام بهاری. بعد از مدتها بالاخره برگشتم تا اگه بخواست خدا بتونم با گذاشتن عکسهای جدید سرو سامونی به وبلاگم بدم

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
شنبه 14 بهمن 1391برچسب:, :: 12:46 ::  نويسنده : آدم زمینی

هماهنگی همیشه زیباست حتی اگر بین زمین و آسمان باشد یا بین ابر و درخت

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, :: 20:13 ::  نويسنده : آدم زمینی

 

ضرب المثلی هست که می گوید دنیا مثل لگجیست . اگه قورتش بدی شیرینه ولی اگه بجویش تلخه

این تصویر گل لَگَجی است یک گیاه وحشی و خودرو که میوه جالبی دارد . این میوه کوچک گوشت شیرین و قرمز رنگی دارد که خوردنی است اما دانه هایش خیلی تلخ و تند هستند .

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 8:58 ::  نويسنده : آدم زمینی

زیبائی را می توان در هر جا ، در هر چیز ، و در هر حال دید فقط باید چشم زیبا بین داشت

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:32 ::  نويسنده : آدم زمینی

شکفتن غنچه گل محمدی ، خلاصه خلقت و ریحانه آفرینش ، و معطر شدن هستی به ناب ترین عطر معنویت بر عالمیان مبارک باد

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:47 ::  نويسنده : آدم زمینی

جند ماه پیش برای بازدید از یک نمایشگاه به اصفهان رفته بودم . رفتن به اصفهان هم که بدون دیدن سی و سه پل اصلاً معنی نداره .

قبول دارم که با عکسهائی که معمولاً از سی و سه پل می گیرن فرق دارن ولی خوب اینم یه جورشه

این یکی هم پل شهرستانه که کمتر معروفه ولی زیبائی خاص خودشو داره

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, :: 17:40 ::  نويسنده : آدم زمینی

آمد بهار جان ها ، ای شاخ تر برقص آ

چون یوسف از در آمد ، مصر و شکر برقص آ

ماه های ماتم و اندوه ، محرم و صفر، گذشت و بهار محمدی فرا رسید . حلول ماه ربیع الاول ، سال میلاد بزرگترین رحمت الهی بر جهانیان و بویژه مسلمین مبارک باد

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
سه شنبه 20 دی 1390برچسب:, :: 13:19 ::  نويسنده : آدم زمینی

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
چهار شنبه 30 آذر 1390برچسب:, :: 12:50 ::  نويسنده : آدم زمینی

ایرانیان دو جشن بزرگ سالانه خود را مقارن دو اعتدال زمین برگزار می کردند نوروز در بهار و مهرگان در پائیز . شاید پیام این دو جشن این باشد که بهترین حالت در زندگی هنگامی است که متعادل باشی پس متعادل بودن را باید جشن گرفت .

دو جشن دیگر ایرانیان پس از نا متعادل ترین روزهای سال برگزار می شد یلدا در بلند نرین شب و تیرگان در بلند ترین روز . شاید پیام این دو جشن نیز این باشد که هر عدم تعادلی روزی پایان می گیرد و جهان بسمت تعادل باز می گردد پس امید را نباید از دست داد .

یلدا ، بازگشت جهای بسوی تعادل و تولد امید ، مبارک

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
پنج شنبه 24 آذر 1390برچسب:, :: 1:38 ::  نويسنده : آدم زمینی

به کجا می نگرد کودک ابر

خفته بر بالش باد

رو بسوی ملکوت

وچه لبخند ملیحی است که بر لب دارد

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
دو شنبه 14 آذر 1390برچسب:, :: 12:38 ::  نويسنده : آدم زمینی

جوان است و زیبا ، با ایمانی قوی و روحیه ای شجاع . از خوشحالی در پوست نمی گنجد . مردی به خواستنش آمده که ملائک به او افتخار می کنند و پیامبر اکرم  او  را برادر نامیده و به این لقب او را از همه جهانیان ممتاز نموده . در دلش غوغائیست . می خواهد وارد خانه ای شود که پیش از او خانه دختر گرامی رسول الله بوده است . هم شاد است و هم می ترسد . او کجا و فاطمه زهرا کجا . نامش فاطمه است همنام بزرگ بانوی اسلام . چگونه باید با دردانه های رسول الله روبرو شود . با خود می انداشد اگر در خانه او را با نام فاطمه صدا بزنند ممکن است بر دل آن کودکان عزیز غبار غم نشیند . ادب نگه می دارد . به امیر المومنین عرض می کند مرا به نام خود نخوانید و اینچنین  ام البنین نام می گیرد . ادب .

به خانه علی (ع) وارد شده است . عروسی جوان که مسئولیتی بزرگ بر دوش گرفته است . مسئولیت پرورش فرزندان فاصمه (علیها سلام ) . کودکان را می نشاند . به دورشان می گردد . سر و رویشان را بوسه می دهد و می گوید سرورانم ، نیامده ام که نا مادری شما باشم که هرگز آن پایه ندارم که بجای زهرای مرضیه باشم . آمده ام که به شما خدمت کنم و برای شما از جان دریغ ننمایم . و چنین می کند . ادب.

فرزند اولش پسری است بسیار خوش سیما چنان که ماه بنی هاشمش می خوانند . محبوب برادران و خواهران . دارد سخن گفتن می آموزد و شیرین زبانی می کند . مادر به او می آموزد که هرگز برادرانش را برادر خطاب نکند و خود را همسنگ آنان نپندارد . می آموزد که آنان را سیدی و مولای خطاب نماید و با آنان همیشه با احترام زیاد رفتار کند . ادب .

فرزندش برومند شده و در شجاعت و دلاوری زبانزد . هم عباس  و هم سه پسر دیگرش احترام به بنی فاطمه را بخوبی از مادر آموخته اند . احترام و عشق مادر به فرزندان رسول الله را لحظه به لحظه و دم به دم در رفتار و گفتار مادر می بینند . این ادب و احترام با تمام وجودشان ممزوج است . کاروان امام حسین (ع) آماده حرکت شده است .   احساس می کند که این سفر تا چه حد خطر ناک است و امید بازگشت تا چه اندازه کم اما همه پسرانش را با کاروان همراه می کند . پسران خود را فرا می خواند و دو باره از آنان پیمان می گیرد که تا آخرین نفس و آخرین قطره خون حامی امامشان باشند و هرگز او را تنها نگذارند . عشق و ادب .

کاروان از شام برگشته . خسته ، پریشان ، ماتم زده و بی قافله سالار . خویشان نگرانند چگونه خبر شهادت پسرانش بویژه عباس را به او برسانند . چگونه تاب خواهد آورد . کاروان در یک منزلی مدینه است . پیش قراولان رفته اند تا قبل از رسیدن کاروان ماتم خبر را به اهالی مدینه برسانند . بسویشان می شتابد و از تنها کسی که می پرسد حسین (ع) است . وقتی می خواهند خبر مصیبتی بزرگ را بدهند معمولاً اول ذهن شنونده را برای درک خبر آماده می کنند . به او می گویند که عثمانش شهید شده ، می پرسد حسین ؟ می گویند عون هم شهید شد باز می پرسد حسین ؟ با ترس و تردید می گویند که عباس هم شهید شد و او باز می پرسد حسین ؟ و چون خبر شهادت امام حسین به او می رسد شیون می کند و از هوش می رود . عشق و ادب.

   

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
شنبه 5 آذر 1390برچسب:, :: 14:15 ::  نويسنده : آدم زمینی

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
جمعه 4 آذر 1390برچسب:, :: 12:16 ::  نويسنده : آدم زمینی

محرم که شروع می شود دلم می گیرد . نه تنها بخاطر واقعه دلخراشی که در محرم سال 61 بوقوع پیوسته و نه تنها بخاطر ظلم بزرگی که بر آل رسول علیهم السلام رفته است بلکه بیشتر برای آنچه بشریت در آن روز از دست داد .

همه آنهائی که رو در روی امام صف کشیدند و از ریختن خون او و یارانش ابا نکردند خوب می دانستند که با چه کسی در ستیزند . بسیاری از آنها با او از نزدیک آشنا بودند . دوستی و عشق پیامبر به او را دیده بودند . بزرگی شخصیتش را می شناختند . خود او را دعوت کرده بودند . خود از او یاری خواسته بودند و اکنون که به یاریشان آمده بود ....

وقتی کسی دانسته و با اذعان به حقانیت طرف مقابل با او می جنگد و سفاکانه خونش را با آنکه می داند گرامی ترین خونهاست ، می ریزد و خاندانش را با اینکه می داند که محترم ترین خانواده هاست به اسارت می گیرد بدون شک ابتدا انسانیت را در خود کشته است و بر پلیدی خود مهر تایید زده است .

در آن عاشورا تمامی باطل با همه مظاهرش در مقابل تمامی حق با همه مظاهرش قد علم کرد و چه بی مهابا لاله های بهشتی را پر پر کرد .

هر سال تاریخ عاشورا را مرور می کنم و هر بار چیز تازه ای به ذهنم میرسد .از اولین احضار به خانه والی مدینه و درخواست بیعت تا هجرت به مکه به بهانه حج ، دعای عرفه ، حج نیمه کاره ، نامه ها و نامه ها و نامه ها ....

زیارت روز عاشورا را می خوانم . یا لیتنی کنت معکم ، تنم می لرزد ، اگر در آن روزگار بودم چه می کردم ، از اهل شام نمی شدم یا اهل کوفه ؟ آیا این سعادت را می یافتم که پیرو امام باشم ، و حتی در آن صورت آیا می توانستم تا به آخر بمانم ، آیا در تاریکی خیمه بی چراغ راه گریز نمی گرفتم ؟ یالیتنی کنت معکم . ظهر عاشوراست و امام به نماز ایستاده ، جلو او ایستاده ام و می بینم که باران تیر روان می شود . آیا خود را کنار نمی کشم تا تیر ها به من نخورند ؟ آیا بین جان و جانان جان را نمی گزینم ؟ تنم می لرزد . یا لیتنی کنت معکم . چه ادعای بزرگی . خداوندا به تو پناه می برم از دعوی بی معنی .

............

 

 

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:, :: 14:4 ::  نويسنده : آدم زمینی

گر کسی وصف او ز من پرسد

بی دل از بی نشان چه گوید باز

خواستم به مناسبت فرخنده عید غدیر خم ، عید ولایت و امامت ، روز اکمال دین ، روزی که خدای عز وجل نعمت را بر مسلمین تمام کرد اسلام را بعنوان بهترین دین بر آنان پسندید چیزی بنویسم . اما نمیدانم چرا هروقت سخن از غدیر می شود بیاد تنهائی مولا علی می افتم و صبر کردنش با خار در چشم و استخوان در گلو .ما انسانهای ناسپاس  گوهر نعمتهای بزرگ الهی را چه آسان با برق شیشه خورده های درخشان تزویر ذنیا پرستان عوض می کنیم و برای خود نقمتهای بزرگ ببار می آوریم. خیلی وقتها با خود می اندیشم اگر مسلمین پیمان غدیر را نمیشکستند ، اگر نعمت هدایت خاص الهی را قدر می دانسنتد ، اگر مدینه فاضله ای که نبی گرامی پایه نهاده بود با پیروی از وصی او ادامه می یافت اکنون در کجای این عالم ایستاده بودیم .

چگونه از علی بگویم ، از مولود کعبه ، از یاور روزهای سخت مکه ، از ایثار جان و خفتن بر بستر پیامبر ، از دلاور جبهه های جهاد، از تنها کفو و هم شان کوثر ، هرچه بگویم کمتر از قطره ایست از دریای علی . علی را فقط خالقش می شناسد و پیامبر او پس من چه بگویم که ، بی دل از بی نشان چه گوید باز . 

عید غدیر مبارک باد

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
شنبه 21 آبان 1390برچسب:, :: 11:40 ::  نويسنده : آدم زمینی

خیزید و خز آرید که هنگام خزان است

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
سه شنبه 17 آبان 1390برچسب:, :: 22:57 ::  نويسنده : آدم زمینی

ده روز ، ده روز فوق العاده ، ده روز از عید اثبات بندگی تا عید اعلام رهبر و مقتدا . باید اول از همه تعلقات دنیائیت بگذری ، باید اول راضی شوی به قربانی کردن اسماعیلت ( عزیز ترین چیزی که در دنیا داری ) باید اول اثبات کنی که با تمام وجودت او را می پرستی . آنگاه تو را می پذیرد ، اسماعیلت را به تو باز می گرداند ، به تو برکت می دهد و در نهایت بهترین و بالا ترین نعمتش را به تو ارزانی می دارد . اگر عید اول را با سر بلندی گذرانده باشی نعمت عید دوم را قدر می دانی و به بزرگترین موهبت الهی ( هدایت ) دست می یابی و اگر نه قدر نمی دانی و با اولین ندای مخالف چون خسی در طوفان آواره بیابان گمراهی می شوی و  دامان امن امام خود را راها کرده و به یاوه در پی هر جنبنده ای روان می شوی .

عید قربان را به همه دوستان خوبم و همه مسلمین جهان تبریک می گویم و برای همه از جمله خودم آرزوی هدایت دارم

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
یک شنبه 15 آبان 1390برچسب:, :: 13:44 ::  نويسنده : آدم زمینی

این گلهای رز با حاشیه نقره ای گلبرگهایشان کاملاً طبیعی هستند . عجیب نیست ؟

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
سه شنبه 10 آبان 1390برچسب:, :: 16:21 ::  نويسنده : آدم زمینی

دیروز از محل کارم که بیرون اومدم بارون تازه قطع شده بود و باد توی آسمون ابر ها رو به بازی گرفته بود . مناظر بسیار زیبا و بدیعی بوجود اومده بود خیلی دلم می خواست عکس بگیرم اما تو خیابون اونقدر سیم و تیر و پایه و ساختمونهای بی قواره تو چشم انداز عکس می افتاد که عکس رو بکلی خراب می کرد . اگه فرصت داشتم می رفتم به یه فضای باز تا بتونم عکسهای دلخواهم رو بگیرم ولی متاسفانه اونقدر کار داشتم که اگه می خواستم دنبال عکاسی برم دیر می شد و بهشون نمی رسیدم . خیلی دلم سوخت . چرا باید اونقدر کار داشته باشیم که فرصت زندگی کردن و لذت بردن از زیبائیها رو  نداشته باشیم ؟

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
شنبه 7 آبان 1390برچسب:, :: 14:23 ::  نويسنده : آدم زمینی

دل عاشق اقیانوسی است بیکران . هرچه ابر از آن برگیرد ، رود باز می گرداند

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
شنبه 7 آبان 1390برچسب:, :: 13:37 ::  نويسنده : آدم زمینی

وقتی که مشکلات از همه طرف به شما هجوم میارن ، وقتی که حس می کنید زیر بار زندگی دارید له می شید ، وقتی که بنظر میاد همه راهها بسته اند ، درست همون وقته که درک می کنید چقدر به مثبت اندیشی و آرامش نیاز دارید تا توان مقابله با مشکلات رو پیدا کنید ، تا مقاومت کنید ، در های بسته و دیوارها رو بشکنید و راههای جدیدی پیدا کنید وگرنه در روزگار خوشی و امن و آسایش نیازی به مثبت اندیشی احساس نمیشه . برعکس گاهی خوشی زیر دل آدم می زنه و ذهنش پر از افکار منفی و پوچ می شه ، اونوقته که به زمین و زمان گیر میده و از زیر سنگ برای خودش انواع و اقسام دلایل رو بر بدبختی بیچارگی می تراشه و بخاطر مسایل جزئی خودشم باورش میشه که مشکلات لاینحل داره .شایدم یکی از دلایل خودکشی بعضیا که وقتی میشنوی میگی «اون دیگه چرا؟» همین باشه .

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
دو شنبه 2 آبان 1390برچسب:, :: 13:33 ::  نويسنده : آدم زمینی

این هم یک آسمان آبی پر از ابر های سفید برای نسیبه عزیز

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
پنج شنبه 28 مهر 1390برچسب:, :: 11:13 ::  نويسنده : آدم زمینی

 

این عکس رو برای روی دسکتاپم گرفتم . یه جور آرامش و وقار رو برام تداعی می کنه

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
پنج شنبه 20 مهر 1390برچسب:, :: 23:53 ::  نويسنده : آدم زمینی

دیروز وقتی از سر کار بر می گشتم هوا خیلی خوب بود حوصله نداشتم منتظر تاکسی بمونم برای همین پیاده بطرف خونه راه افتادم .هوا مطبوع و آفتابی بود و باد ملایمی می وزید . یه قسمت از راه پیاده رو نداشت و باید از کنار خیابون راه می رفتم یعنی درست از کنار باغچه ای که درختهای بلند کاج توش صف کشیده بودن و با رنگ سبز تیره ولی خوشرنگی زیر آفتاب مثل یه صف طولانی از آدمهای عاقل و با وقار ایستاده بودند . وزش نسیم هیچ حرکتی رو در اونها بوجود نمی آورد انگار داشتند در کمال آرامش از تابش آفتاب لذت می بردن . یکباره وسط اون صف طویل جنب و جوشی نظرم رو جلب کرد یه درخت سپیدار وسط کاجها بود که برگهای سبز و نقره ای اون با وزش همون نسیم ملایم مثل یه بچه شیطون و بازیگوش برقص اومده بودن و صف کاجهای با وقار رو بهم زده بود .اونهمه بی تابی و جنبش برگهای سپیدار که زیر آفتاب برق می زدن در برابر آرامش برگهای کاج باعث شد تا خونه در مورد اونها فکر کنم . اول فکر کردم اونچه که باعث شد من به اون درخت توجه کنم تضادی بود که با بقیه درختها داشت . آدم هم وقتی تو یه جمع جلب نظر می کنه که با بقیه در تضاد باشه . حالا این تضاد می تونه هم جنبه مثبت داشته باشه و هم جنبه منفی . آدم هم میتونه با انجام دادن یه کار بزرگ یا داشتن یک خصلت برجسته جلب نظر کنه و هم با ساختن یه ظاهر عجیب و غریب از خودش مثل پسرهائی که موهاشون رو مثل شاخ رو سرشون درست می کنن و با خط ریش صورتشون رو نقاشی می کنن و یا دختر هائی که با موهاشون رو سرشون یه برج می سازن و صورتشون رو با بوم نقاشی عوضی می گیرن . یا بعکس آقایونی که برای نشون دادن مذهبی بودن در نهایت شلختگی در انظار ظاهر میشن ( که البته این هیچ ربطی به مذهب نداره و تو دین ما روی آراستگی خیلی هم تاکید شده ) و خانمهائی که غیر از حجاب معمول و مرسوم با استفاده از پوشش های افراطی جلب توجه می کنن که هر دو حالت یک اثر دارند .

بعدش فکر کردم اونچه باعث آرامش برگهای کاج می شد استحکام و یکپارچگی اونهاست که در تمام طولشون تقریبا همونقدر قطر دارن که در محل اتصالشون به شاخه اما برگهای سپیدار پهن هستند ولی دمبرگ های باریکی دارند و همین باعث میشه کمترین حرکت باد رو جذب کنن و جنب و جوش نشاط انگیزشون رو شروع کنن . کاجها محافظه کارند و سپیدار ها اهل ریسک .

برگ های کاج یک رنگ و یک رو هستن . ساده و بدون ابهام .ولی برگهای سپیدار پشت و روشون با هم فرق داره و موقعی که تو باد می چرخن هر لحظه یه روشون رو نشون می دن و آخرش نمیتونی بگی درخت سبزه یا نقره ای فقط درخشش اونها رو زیر آفتاب می تونی تماشا کنی انگار که هزاران پروانه دارن با هم بال می زنن .آدم حس می کنه با موجود پیچیده تر و غیر قابل پیشبینی تری مواجهه که انگار می خواد چشم و ذهن آدم رو به چالش بکشه .

خلاصه انقدر غرق این فکرا شدم که نفهمیدم راه رو چطور طی کردم . یدفعه دیدم که رسیدم خونه و پشت درم .ظاهراً برای کوتاه کردن راه خوب بوده .

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
سه شنبه 19 مهر 1390برچسب:, :: 14:7 ::  نويسنده : آدم زمینی

بعضی ها اولین سوالشون چرا؟ست و بعضی دیگه چطور؟

بنظر شما چه دیدگاهی پشت اینجور سوال کردنه ؟

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ

ادامه مطلب ...
دو شنبه 18 مهر 1390برچسب:, :: 9:52 ::  نويسنده : آدم زمینی
 
این مطلب رو تو وبلاگ قطره (ای از مهندسی کامپیوتر)ncep.mihanblog.com پیدا کردم بنظرم خیلی زیبا ، ساده و صمیمانه اومد . با تشکر از آقای سعید کلانتری به دوستان گلم تقدیمش می کنم .
 
به سلامتی کسی که وقتی بردم گفت : اون رفیق منه
وقتی باختم گفت : من رفیقتم
 
 
به سلامتی دریاچه اورمیه...
نه بخاطر اینكه مظلومه فقط به خاطر اینكه هیچ وقتی اجازه نداد كسی توش غرق بشه...
 
 
به سلامتی لرزش دست های پیر پدر
 
 
به سلامتی‌ اون بچه‌ای که شیمی‌ درمانی کرده همه موهاش ریخته به باباش میگه:
بابا من الان شدم مثل رونالدو یا روبرتو کارلوس؟
باباش میگه قربونت برم از همه اونا تو خوشتیپ تری!
 
 
به سلامتیه همه اونایی که خطشون اعتباریه ولی معرفتشون دایمیه
 
 
کمپوت باز کردیم بخوریم، به مامانم میگم: مامان فکرکنم مزش عوض شده ...
میگه : آره
میگم : بریزمش دور ؟ 
میگه : نه بزار تو یخچال بابات میاد میخوره !!!!
به سلامتی همه باباها
 
 
به سلامتی اونایی که به پدر و مادرشون احترام میذارن و میدونن تو خونه ای که بزرگترها کوچک شوند؛
کوچکترها هرگز بزرگ نمیشوند
 
 
به سلامتی همه باباهایی که رمز تموم کارتهای بانکیشون شماره شناسنامشونه
 
 
به سلامتی مادر که بخاطر ما هیكلش به هم خورد
 
 
به سلامتی کسی که دید تو تاکسی بغلیش پول نداره
به راننده گفت :پول خورد ندارم واسه همه رو حساب کن
 
 
به سلامتی بیل که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر می‌شه.
 
 
به سلامتی سیم خاردار که پشت و رو نداره
 
 
به سلامتی اونی که بی کسه ولی ناکس نیست
 
 
به سلامتی اونی که باخت تا رفیقش برنده باشه
 
 
به سلامتی آسمون که با اون همه ستاره اش یه ذره ادعا نداره
ولی یه سرهنگ با سه تا ستاره اش دهن عالم و آدمو سرویس کرده
 
 
به سلامتی‌ اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی‌... انگشت کوچیکهٔ عشقمم نیستی
 
 
به سلامتی اونایی که
چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه
 
 
به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه ترکمون کنن درکمون میکنن
 
 
به سلامتی مداد پاک کن که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه
 
به سلامتی اون دلی که هزار بار شکست
ولی هنوزم شکستن بلد نیست
 
 
به سلامتی مادر که وقتی غذا سر سفره کم بیاد اولین کسی که از اون غذا دوس نداره مادره
 
 
به سلامتی حلقه های زنجیر که زیر برفو بارون میمونن زنگ میزنن ولی باز هم دیگرو ول نمیکنن
 
 
گل آفتابگردان را گفتند: چراشبها سرت را پایین می اندازی؟
گفت :ستاره چشمک میزند، نمیخواهم به خورشید خیانت کنم
به سلامتی همه اونایی که مثل گل آفتابگردان هستند
 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, :: 10:38 ::  نويسنده : آدم زمینی

میلاد نور هشتمین ، رضای  آل محمد بر جهانیان بویژه شیعیان راستین آن حضرت مبارک باد

این تابلو استاد فرشچیان رو من خیلی دوست دارم امیدوارم شما هم همین حس رو داشته باشید

 

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
سه شنبه 12 مهر 1390برچسب:, :: 10:8 ::  نويسنده : آدم زمینی

گلبرگهای زیبا و لطیف رز با عطر خوشی که در فضا می پراکند آیه لطف و جمال پروردگار است اما مواظب خارهای قهر او هم باشید . امید که همیشه گلبرگها نصیب شما باشد

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 23:29 ::  نويسنده : آدم زمینی

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 13:43 ::  نويسنده : آدم زمینی

یک شب خواب عجیبی دیدم که تاثیرش رو هنوز هم روی زندگیم حس می کنم

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ

ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 شهريور 1390برچسب:, :: 9:31 ::  نويسنده : آدم زمینی

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
پنج شنبه 24 شهريور 1390برچسب:, :: 10:43 ::  نويسنده : آدم زمینی

جسم ما از هوا تنفس میکنه و اگه فقط چند دقیقه هوا نباشه میمیریم ولی اقیانوس هوائی که ما رو در برگرفاته اونقدر بزرگ و نزدیک و همیشگیه که خیلی وقتا فراموشش می کنیم ، نمی بینیمش ، و یادمون میره چقدر برامون حیاتیه . روح ما هم از خدا تنفس میکنه و به او زنده ست  چه خوبه که هر از چند گاهی یک نفس عمیق بکشیم

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
پنج شنبه 24 شهريور 1390برچسب:, :: 9:50 ::  نويسنده : آدم زمینی

upload/adamzamini/file/Panda%20USB%20Vaccine.rar

حتماً برای شما هم پیش اومده که فلش مموریتون رو برای برداشتن فایلی به کامپیوتری زده باشید که ویروسی بوده اونوقت ویروس وارد فلشتون شده و هم اونو آلوده کرده هم هر کامپیوتر دیگه ای رو که فلش رو بهش بزنید آلوده می کنه . طرز کار اغلب ویروسها به این شکله که فایل اصلیشون رو کپی می کنن و به کمک یه فایل اتوران به محض وصل شدن به کامپیوتر خودشون رو اجرا می کنن و اونو ویروسی می کنن . شرکت پاندا برای جلوگیری از این کار یه واکسن ساخته که مانع کپی شدن فایل اتوران ویروس روی فلش مموری یا حتی درایوهای کامپیوتر می شه و به این وسیله با اینکه جلو کپی شدن ویروس رو نمیگیره ولی از اجرای خودبخودی اون جلوگیری می کنه . توصیه می کنم فایلی رو که براتون گذاشتم روی فلش و درایو های کامپیوترتون نصب کنید . یه فایل بنام utorun.inf میسازه که غیر قابل ادیته و  اجازه نمیده اتورانهای ویروسها خودشون رو کپی کنن . امیدوارم بدردتون بخوره

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, :: 20:31 ::  نويسنده : آدم زمینی

از اول این هفته یه سمپوزیوم تو شهر ما برگذار می شد که در کنارش یه نمایشگاه هم داشت. ما هم تو سمپوزیوم شرکت کرده بودیم هم تو نمایشگاه غرفه داشتیم . تجربه جالبی بود . من قبلاً تو چند نمایشگاه دیگه هم شرکت کرده بودم و سمپوزیوم رو بار اول بود که می رفتم . برام خیلی جالب بود . اولین چیزی که نظرم رو جلب کرد این بود که متوجه شدم خیلی از حرفهای سخنرانان رو که همه به انگلیسی بود متوجه می شم در حالی که فکر می کردم زبان رو بکلی فراموش کردم و این خودش کلی بهم اعتماد به نفس داد . البته لهجه های مختلف هم برام جالب بود . فکرش رو بکنید انگلیسی با لهجه عربی ، هندی ، ایتالیائی ، آمریکائی ...و البته فارسی. دومین موضوع این بود که آدمهای سر تا سر دنیا چقدر به هم شبیه هستند و وقتی بتونن به یک زبان مشترک حرف بزنن چه راحت با هم ارتباط بر قرار می کنن و به فهم متقابل می رسن حتی اگر اون زبان مشترک رو شکسته بسته بلد باشن و به قول شاعر « همزبانی خویشی و پیوندی است ».

نمایشگاه هم خودش داستان مجزائی داشت . شاید خیلی وقتا از نمایشگاههای مختلفی دیدن کرده باشیم ام اینکه ما تو غرفه باشیم و دیگران از غرفه مون بازدید کنن حالت دیگه ای داره . وقتی که برای افرادی با سطح دانش و علاقه مندی مختلف می خوای توضیح بدی باید بتونی براورد صحیحی از بازدید کننده و انگیزه هاش برای بازدید از غرفه ات داشته باشی تا جواب های متناسب و در خور بدی وگرنه ممکنه برای یکی توضیح اضافه بدی و حوصله ش رو سر ببری یا به کسی که واقعاً موضوع براش جدیه و بهش علاقه منده سرسری جواب بدی . آشنائی و ارتباظ برقرار کردن با سایر شرکت کننده ها و غرفه دار ها هم از قسمتهای جالب نمایشگاهه یعنی آدم در آن واحد هم بازدید کننده است و هم بازدیدشونده و بخصوص تو نمایشگاههای تخصصی بیشترین استفاده از این دورهم جمع شدن رو خود غرفه دارها می برن که هم مواد و وسایل مورد نیاز صنعتشون رو پیدا میکنن و هم وقت بیشتری برای شناختن هم دیگر و صحبت کردن و برقراری روابط تجاری با هم دارند و در نتیجه خیلی از دوستی ها و همکاری های آینده در اونجا شکل می گیره که باعث رونق صنعت می شه . جالب ترین قسسمت قضیه وقتیه که صاحب غرفه همسایه چند دقیقه ای غرفه ش رو به شما میسپاره و برای چند دقیقه بیرون میره و درست همون موقع بازدید کننده ها میان و از شما سوال می کنن و شما هم همون چیزهائی رو که تو این مدت در توضیحاتش برای دیگران از زبون اون شنیدید بازگو می کنید و سعی می کنید تا برگشتن صاحب غرفه بازدید کننده شو بطور نامحسوس نگه دارید ، حالا اگه سوالاتشون کمی تخصصی تر بشه چکار می کنید؟ اینم از موضوعاتیه که بعد از دو سه تا نمایشگاه کاملاً راهشو یاد می گیرید.

خلاص اینکه از همه دوستان خوبم عذر میخوام که این چند روزه هم خیلی سرم شلوغ بود و هم تو همین گیرو دار اعتبار بسته GPRS ام تموم شد و فرصت نکردم شارژش کنم برای همین به اینترنت دسترسی نداشتم و نتونستم بهتون سر بزنم ، شما به بزرگی خودتون ببخشید

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
سه شنبه 15 شهريور 1390برچسب:, :: 11:47 ::  نويسنده : آدم زمینی

چند وقت پیش از دست یکی از دوستانم بدلیلی خیلی عصبانی شدم و تا مدتی این احساس بد آزارم می داد . انگار که رو تمام فکرو ذهنم اثر گذاشته بود و مسمومم کرده بود . بالاخره با ترفندی خودم رو از شرش خلاص کردم . با خودم فکر کردم  هر کدوم از ما تو خونمون یه سطل زباله داریم که در طول روز همه زباله ها رو توش جمع می کنیم و شب در کیسه شو می بندیم و میگذاریم دم در که مامور شهرداری جمع کنه و ببره و به این ترتیب خونمه مون رو همیشه تمیز نگه می داریم . چه خوبه که برای دلمون هم یه سطل زباله در نظر بگیریم که همه احساسهای بدی رو که در طول روز نسبت به دیگران پیدا می کنیم بجای اینکه تو همه روح و قلبمون پخش و پلا بشن و همه جا رو آلوده کنن توی اون جمع کنیم و آخر شب بگذاریم بیرون تا مامور فراموشی بیاد و ببردشون

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
سه شنبه 15 شهريور 1390برچسب:, :: 11:1 ::  نويسنده : آدم زمینی

آن چیزی مال من است که بتوانم در لذت داشتنش با دیگران سهیم شوم . چیزی را که نتوانم دیگران را در آن سهیم کنم چه فرق می کند که مال من باشد یا نباشد. و هر آنچه به نوعی از آن سود برم یا لذت ، از آن من است هر چند که به ظاهر در دست دیگری باشد.

 

 

 

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
یک شنبه 13 شهريور 1390برچسب:, :: 12:18 ::  نويسنده : آدم زمینی

آورده اند که :

در روزگار قدیم حاکمی بود که خدمتکار باوفائی داشت . یک روز کسی برای حاکم خیار نوبر بعنوان تحفه آورد . خیارها خیلی با طراوت و شاداب و سبز و براق بودند . حاکم یکی از اونها رو به خدمتکار بخشید و او هم چنان با اشتها و لذت خیار رو خورد که حاکم خوشش اومد و بقیه خیارها رو هم دون دونه  به درخواست خدمتکار به اون داد و او همونطور خیارها رو با حالت اشتها برانگیزی خورد  دانه آخری رو حاکم که از تماشای خوردن خدمتکار بر سر اشتها اومده بود دیگه بهش نداد و خودش بدهن برد و با اولین گازی که زد دهنش چنان تلخ شد که فوری قطعه خیار رو بیرون انداخت و چند میوه دیگه خورد تا تلخی خیار رو از بین ببره  . بعد با تعجب به خدمتکارش نگاه کرد و گفت خیارهای به اون تلخی رو چطور با این اشتها و لذت خوردی که ما رو هم به هوس انداخت . خدمتکار پاسخ داد : بارها از دست تو شیرین خورده بودم مروت نبود که با یکبار تلخی رو ترش کنم و اگر خیار آخر رو هم به من می دادی هم دهنت تلخ نمیشد و هم تحفه آورنده خجل نمی شد .

داستان ما با لوکس بلاگ یه جورائی به این داستان شبیهه . بعد از قطع شدن چند روزه و از دست رفتن اطلاعات یکماهه مون خیلی از دوستان از لوکس بلاگ دلخورشدن و حتی تصمیم گرفتن وبلاگهاشون رو از اینجا ببرن و از سرویسهای دیگه وبلاگ دهی استفاده کنن . چند روز پیش بایکی از این دوستان صحبت می کردم که روزهای اول چنین تصمیمی داشت . گفت به خیلی از سرویسهای دیگه سر زده اما بالاخره برگشته به همون لوکس بلاگ چون هیچکدوم امکانات لوکس بلاگ رو نداشتن . درست میگفت چون این سرویس یه سرویس کاربر محوره و کار کردن باهاش برای افراد آماتور هم ساده و جذابه و اطلاعات فنی زیاد و پیچیده ای نمیخواد .و بقول شاعر

نباید که رخ از کسی تافتن

که دیگر نشاید چون او یافتن

ولی حضور در فضای وب هم مثل هر جای دیگه وقتی راحت و امن میشه که قوانین و محدودیت هاش رو بشناسیم و اونها رو رعایت کنیم . یکی از این موارد اینه که به هرحال اطلاعات داره بصورت الکترونیک ذخیره میشه و هر لحظه امکان بروز اشکال و حذف اونا وجود داره . تا حالا سی دی تون نشکسته ؟ یا هاردتون نسوخته ؟ خوب هر اتفاقی ممکنه پیش بیاد منتها ما باید برای اتفاقات احتمالی پیشبینی کنیم و اقدامات احتیاطی رو انجام بدیم . یکی از این اقدامات که خیلی مهمه پشتیبان گیریه اگه بعد از گذاشتن هر پست جدید یا در مقاطع زمانی مشخص مثلاً روزانه برای وبلاگهای خیلی فعال از وبلاگمون پشتیبان بگیریم درصورت خرابی سرور امکان برگردوندنش هست . اقدام بعدی میتونه نگه داشتن اطلاعاتمون در فضا های متعدد و متفاوت باشه کاری که من برای داستانهام کردم و اونها رو روی بلاگفا هم ذخیره کردم و البته قصد دارم یه جای سوم هم براشون پیدا کنم . حالا اگه دوستان روشهای دیگه ای هم میشناسن خیلی خوشحال میشم که منو هم در جریان بگذارن تا با کمک هم محیط امن تری برای نوشته ها و مطالبمون درست کنیم

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
یک شنبه 13 شهريور 1390برچسب:, :: 10:16 ::  نويسنده : آدم زمینی

چند روزی از عید فطر می گذره و من با تاخیر می خوام به همه دوستان نازنینم تبریک بگم همراه با اعتذار چون این چند روزه رو مسافرت بودم و قبلش هم برنامه کاریم بقدری فشرده بود که نتونستم چیزی بنویسم . داشتم فکر می کردم چقدر خوبه که در سال ایام خاصی هست که آدم رو از روزمرگی در بیاره  . ایامی مثل روزها و شبهای قشنگ ماه رمضان که آدم حس می کنه تو یه مسابقه شرکت کرده که باید از تمام لحظاتش استفاده کنه تا برنده بشه و عید فطر که سوت پایان این مسابقه س یه جورائی هم شیرینه هم دلگیر . چون یه دوره تلاش ویژه و فرصتهای استثنائی تموم میشه و دوباره زندگی روند آرام و معمولی خودش رو ادامه میده و خوش بحال اونهائی که تو این مسابقه برنده میشن

.

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
جمعه 4 شهريور 1390برچسب:, :: 17:14 ::  نويسنده : آدم زمینی

ماه  مضان رو به پایانه . فرصت مغتنم امسال هم دارره از دست میره و من دلم خیلی می گیره . احساس می کنم این فرصت طلائی رو آسون و ارزون از دست دادم و قدرش رو اونطور که باید ندونستم و ازش استفاده لازم رو نبردم و خدا میدونه تا سال آینده چی میشه ، دوباره توفیق رسیدن به ماه خدا رو پیدا می کنم یا نه . حس می کنم امسال حال خوش سالهای پیش رو نداشتم . انگار یه چیزی رو گم کردم . انگار یه چیزی درست نیست . دلم برای خودم تنگ شده . برای من ِ سالهای دور ، که هر تلنگری دلم رو می لرزوند و انقدر سبک بودم که هر لحظه برای رفتن آماده بودم ، حالا حس می کنم انقدر بار روی دوش دلم گذاشتم که تا بیام برشون دارم دیر میشه .خواهش می کنم یکی برام دعا کنه بلکه خدای مهربون غفلتهام رو ببخشه و حالمو خوش کنه تا حد اقل این چند روز آخر از دستم نره .

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد
پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 275
بازدید هفته : 452
بازدید ماه : 555
بازدید کل : 64536
تعداد مطالب : 117
تعداد نظرات : 349
تعداد آنلاین : 1